باب الحسین (ع)

یکی از القاب معروف حضرت عباس باب الحسین (ع) است و محبین حضرت امام حسین سید الشهدا راه ورود به آن درگاه بزرگ را باب الحسین ، یعنی قمر بنی هاشم میدانند و حضرت سیدالشهدا حسین بن علی نیز باب الله  هستند و هر کس که قصد محبت و ورود به باب و درگاه الهی را دارد باید طبق خواست خدا از محبت این بزرگان برای کسب محبت الهی مدد بگیرد که محبت آنها محبت الهی است . جالب است بدانید بسیاری از بزرگان و علما و عرفا نیز که به مقاماتی رسیده اند و باب جلوات ملکتیه بر آنها باز شده و خداوند پرده از چشم دل آنها برگشوده بود نیز در ابتدای امر زانو به درگاه حضرت عباس که باب الحسین بودند، زده اند و با عنایت حضرت عباس باب الحسین ، این وجود مقدس راه کشف و شهود بر آنها گشوده شده است که از جمله آنها می توان به جناب آیت الله سید علی قاضی که خود استاد عرفان و اخلاق بزرگانی همچون آیت الله بهجت و سید هاشم حداد و علامه طباطبایی و ... بوده است ، که پس از سالهای طولانی از تلاش و جهد در این راه بالاخره در حرم حضرت ابوالفضل العباس به او عنایتی می شود.

یکی دیگر از این بزرگان که توفیق همنشینی با بزرگانی همچون رجبعلی خیاط را داشته است و جناب رجبعلی به ایشان می فرماید که به خود ببال که خدا خودش را نیز روزی تو کرده است ، کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی معروف به کل احمد است که سالها بر این باب و درگاه مبارک گدایی کرده است و خود شرح حالش را این گونه می گوید :
اول خاطرخواه قمر بنی هاشم ( باب الحسین ) شدم همین جوری برایش گریه می کردم و یه چند سالی این جور بودم یکباره از او رفتم به باب محبت امام حسین (ع) ، وخاطر خواهیم به امام حسین کشیده شد و یک هفده هجده سال برای امام حسین گریه می کردم ، و بعد از امام حسین رفت تو خود خدا و یک شعر میخواندم که خودم هم نمی دونستم اون روز چه می گویم :
 گاهی از او گریان شوم
 گاهی از او خندان شوم
 او هرچه خواهد آن شوم
سبحانه سبحانه
و دیگر نمیدونستم که او هر چه خواهد آن شود یعنی چه ؟ اما همین جوری می خواندم و با آن عشق و حال می کردم و این شعرها را می خواندم و مجذوبشان بودم بعدا یک جلوه ای شد خاطرخواه خدا شدم که به خدا گفتم خدایا هر که تو را ببینه عاشق می شه چرا به بقیه نشون نمیدی گفت اونها من رو نمی خواهند.
ان شاءالله در مطالب آینده از کل احمد و رابطه ومکاشفات او با حضرت ابوالفضل العباس بیشتر خواهیم نوشت.
جالب است بدانید بر طبق حروف ابجد اسم عباس مساوی است با 133 ( ع=70 ، ب=2 ، ا=1 ، س=60) و همچنین جمع دو اسم باب و حسین ( ب=2 ، ا=1 ، ب=2 _____ ح=8  ، س=60 ، ی=10 ، ن=50 ) نیز به همین مقدار 133 است .

شعر حافظ در وصف حضرت ابوالفضل علیه السلام

مرحوم کل احمد آقا (رند عالم سوز)  نقل می کردند که : « روزی جناب شیخ رجبعلی خیاط به من فرمودند :  در عالم معنا، روح خواجه حافظ شیرازی را مشاهده کردم که بسیار منبسط بود.  خواجه رو به من کرده و گفت: من غزل شاه شمشاد قدان را، در وصف ماه منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل علیه السلام سرودم. و از این امر خیلی مسرور بود.»   

 

شاه شمشاد قدان ، خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر منِ درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان
تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود
بنده من شو و برخور ز همه سیم تنان
کمتر از ذره نئی، پست مشو، مهر بورز
تا بخلوتگه خورشید رسی چرخ زنان
بر جهان تکیه مکن ور قدحی مِی داری
شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان
پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد
گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان
دامن دوست بدست آر و ز دشمن بگسل
مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
با صبا در چمن لاله ، سحر می گفتم
که شهیدان که اند این همه خونین کفنان
گفت حافظ من و تو مَحرم این راز نه ایم
از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان
« حافظ »

خطبه حضرت ابوالفضل العباس در وصف امام حسین (ع)

 

یک سند با ارزش در مورد حضرت ابوالفضل ایراد خطبه غرایی است که در شهر مكّه مكرّمه در سال60 هجری پیش از هجرت كاروان از مكّه به كوفه توسط حضرتش است.

روز هشتم ذیحجة سال شصتم هجری، یعنی درست یك روز پیش از عزیمت كاروان امام حسین (علیه السلام) از مكه به سوی كربلا، قمر منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العبّاس (علیه السلام) از فراز بام كعبه خطبه ای پرشور ایراد می كند. در آن خطبه می فرماید: " تا پدرم علی (علیه السلام) زنده بود، كسی قدرت كشتن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را نداشت و تا من زنده هستم، كسی توان قتل برادرم امام حسین (علیه السلام) را ندارد. " او خطاب به انبوه جمعیت حاضر در كنار بیت الله الحرام می فرماید: " بیایید تا شما را به راه كشتن امام حسین (علیه السلام) آگاه كنم. به قتل من (حضرت ابوالفضل العبّاس)مبادرت ورزید؛ گردن مرا بزنید، تا هدفتان محقق گردد. " یعنی اگر می خواهید امام را بكشید، تا من زنده ام، امكان پذیر نیست. (و این جمله از خطبه به حقیقت پیوست و تا حضرت ابوالفضل العبّاس زنده بود دشمنان از کشتن حسین عاجز بودند)

این خاندان نه از كشته شدن در راه رضای محبوب خود واهمه دارند و نه در راه حمایت و حفظ جان امام زمان خویش كوچك ترین تعلّلی به خود راه می دهند.

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

 «اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی شَرَّفَ هذا (اشاره به بیت الله‌الحَرام) بِقُدُومِ اَبیهِ، مَن کانَ بِالاَمسِ بیتاً اَصبَح قِبلَةً. أَیهَا الکَفَرةُ الفَجَرة اَتَصُدُّونَ طَریقَ البَیتِ لِاِمامِ البَرَرَة؟ مَن هُوَ اَحَقُّ بِه مِن سائِرِ البَریه؟ وَ مَن هُوَ اَدنی بِه؟ وَ لَولا حِکمَ اللهِ الجَلیه وَ اَسرارُهُ العِلّیه وَاختِبارُهُ البَریه لِطارِ البَیتِ اِلیه قَبلَ اَن یمشی لَدَیه قَدِ استَلَمَ النّاسُ الحَجَر وَ الحَجَرُ یستَلِمُ یدَیه وَ لَو لَم تَکُن مَشیةُ مَولای مَجبُولَةً مِن مَشیهِ الرَّحمن، لَوَقَعتُ عَلَیکُم کَالسَّقرِ الغَضبانِ عَلی عَصافِیرِ الطَّیران.

اَتُخَوِِّنَ قَوماً یلعَبُ بِالمَوتِ فِی الطُّفُولیة فَکَیفَ کانَ فِی الرُّجُولیهِ؟ وَلَفَدَیتُ بِالحامّاتِ لِسَید البَریاتِ دونَ الحَیوانات.

هَیهات فَانظُرُوا ثُمَّ انظُرُوا مِمَّن شارِبُ الخَمر وَ مِمَّن صاحِبُ الحَوضِ وَ الکَوثَر وَ مِمَّن فی بَیتِهِ الوَحی وَ القُرآن وَ مِمَّن فی بَیتِه اللَّهَواتِ وَالدَّنَساتُ وَ مِمَّن فی بَیتِهِ التَّطهیرُ وَ الآیات.
وَ أَنتُم وَقَعتُم فِی الغَلطَةِ الَّتی قَد وَقَعَت فیهَا القُرَیشُ لِأنَّهُمُ اردُوا قَتلَ رَسولِ الله صلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ أنتُم تُریدُونَ قَتلَ ابنِ بِنتِ نَبیکُم وَ لا یمکِن لَهُم مادامَ اَمیرُالمُؤمِنینَ (ع) حَیاً وَ کَیفَ یمکِنُ لَکُم قَتلَ اَبی عَبدِاللِه الحُسَین (ع) مادُمتُ حَیاً سَلیلاً؟

تَعالوا اُخبِرُکُم بِسَبیلِه بادِروُا قَتلی وَاضرِبُوا عُنُقی لِیحصُلَ مُرادُکُم لابَلَغَ الله مِدارَکُم وَ بَدَّدَا عمارَکُم وَ اَولادَکُم وَ لَعَنَ الله عَلَیکُم وَ عَلی اَجدادکُم.

خطبه حضرت ابوالفضل العباس در شهر مكه مكرمه در سال60 هجری ایراد شد :

ترجمه این خطبه حضرت گرانقدر :

سپاس خدای را که بیت الله را با قدوم پدرش [منظور امام حسین (ع) است] مشرّف کرد؛ کسی که دیروز بیت بود،[امروز] قبله گردید.

ای ناسپاسان گناهکار آیا راه بیت را بر امام نیکوکاران می بندید؟ چه کسی سزاوارتر به این بیت است از دیگر موجودات؟ و چه كسی نزدیکترین به این خانه است؟ و اگر حکمت های خداوند بلند مرتبه نبود و اسرار بالا و امتحانات موجودات نبود، همانا بیت به سوی ایشان [ امام حسین (ع)] پرواز می کرد؛ قبل از اینكه مردم حجر را لمس کنند، حجر دستانش [ امام حسین (ع)]  را استلام می کند و اگر خواست مولای من خواست خداوند رحمن نبود هر آینه بر سر شما مانند بازِ شکاری که بر گنجشکان فرود می آید نازل می شدم.

آیا قومی را که مرگ را در کودکی به بازی می گرفتند می ترسانید، در حالیکه الان در مردانگی قرار دارند. همه جانم فدای آقا و مولای همه موجودات كه برتر از حیوانات [هستند].

هیهات بنگرید به کسی که شراب می نوشد [مراد یزید ملعون است] و به کسی که صاحب حوض و کوثر است؛ و به کسی که در خانه وحی و قرآن است [مراد امام حسین(ع)است] و به کسی که در بیتش اسباب لهو و نجاست است [مراد یزید ملعون است]؛ و به کسی كه در خانه اش نزول آیات [نشانه ها] و [آیه] تطهیر است.

شما در غلطی واقع شدید که قریش واقع شدند. چرا که اراده قتل پیامبر(ص) را کردند و شما اراده قتل پسر دختر پیامبرتان را و [این حیله] برای ایشان تا وقتی امیرالمؤمنین(ع) زنده بود ممکن نشد. پس چگونه ممکن است كشتن ابا عبدالله الحسین(ع) تا وقتی که من زنده ام.

بیایید تا به راهش [راه كشتن امام حسین(ع)] آگاهتان کنم؛ پس مبادرت به كشتن من كنید، و گردنم را بزنید تا به مقصودتان برسید. خدا شما را به مقصودتان نرساند و عمرتان و فرزندانتان را کوتاه کند و لعنت خدا بر شما و پدرانتان [كه قصد كشتن پیامبر (ص)را داشتند ] باد.

 

 

علی امام من است و منم غلام علی